بعد از تونس نوبت به مصر رسید. چند روز است که همه توجه ها معطوف به مصر و تحولات مربوط به آن است. پیرمردی هشتاد و دو ساله که پس از سی سال ریاست جمهوری! باز هوس ادامه حکومت را دارد. قدرت عجب طعمی دارد! پریروز به یکی از دوستان که تظاهرات و جسارتهای مردم را در خیابانهای قاهره و سوئز و اسکندریه نگاه می کردیم گفتم زمان فرعون و موسی هم چیزی بود شبیه همین وقایع. دوستم گفت: به نظرم  تلاش و قیام مردم مصر در این زمان علیه دستگاه مستبد مبارک مهم تر است؛ که کمی خندیدیم. نمی دانم چه پیش می آید ولی قرائن حاکی از وقوع تغییراتی جدی در منطقه است؛ تغییر در رابطه دولتها و ملتها و وادار نمودن دولتها به پاسخگو بودن و شفاف سازی و احترام به آزادیهای مدنی مردم که باید به فال نیک گرفت. دیروز تونس، امروز مصر و فردا دیگر جاها. مصر کشور مهمی است. صاحب تمدنهای بزرگی پیش و بعد از اسلام. متفکران، شاعران و دانشمندان مصری کم نیستند. عربها به کنایه مصر را ام الدنیا می گویند. بی شک تحولات مصر بر دیگر کشورهای عربی اثرگذار خواهد شد. جالب اینکه حسنی مبارک هم پس از سی سال حکومت مطلقه چونان محمدرضا پس از سی و هفت سال و زین العابدین بن علی پس از سی و دو  سال، بالاخره صدای مردم را شنید و گفت که این تظاهراتها را می فهمد! به یاد انتخابات خنده دار پارلمانی چند ماه پیش مصر افتادم که حزب حاکم بالای نود درصد رأی آورد و اینک آتشفشان خشم فروخورده سالها بی توجهی به حقوق و معیشت مردم را شاهدیم. به هرحال مصریها امروز هرکدام موسایی شده اند و با عصای شهامت و حق خواهی و شعار (إرحل  یا مبارک!) به میدان آمده اند تا جلوی چشم جهانیان جادوی استبداد را باطل کنند و حماسه ای بزرگ بیافرینند.