اهمیت پژوهش و تحقیق بر کسی پوشیده نیست. هرچه پژوهش­های ما کاربردی­ تر باشد به حالِ خود فرد پژوهشگر و جامعه مفیدتر خواهد بود. فراوان پیش می آید که دانشجویان کارشناسی ارشد که باید برای نوشتن پایان نامه شان موضوع تحقیقی را انتخاب نمایند با اضطراب و با حالت سردرگمی و استیصال می پرسند که چه موضوعی را انتخاب کنیم؟ یا چگونه باید تحقیق کنیم؟  چه باید بکنیم و سؤلاتی از این دست.                                                                                    

   دوستان دانشجوی ما باید دقت داشته باشند که هر پژوهشی با مسأله­ ی تحقیق شروع می شود. مسأله در اینجا به معنی سؤال نیست بلکه مسأله­ ی تحقیق یعنی مشکلی که   وجود دارد و ذهن شما و دیگران را در جامعه به خود مشغول کرده است. هرچه ذهن ما بیشتر درگیر قضیه باشد بهتر می توانیم پیرامون کاری که می خواهیم انجام دهیم غور کنیم. اما اگر مسأله نداشته باشیم به مثابه­ ی  آن است که دردی نداشته باشیم و بخواهیم دنبال دارو بگردیم یا احساس عشق نداشته باشیم و خود را در وادی  پرتلاطم عاشقی بیندازیم؛ که قطعا جز سرگردانی به جایی نمی رسیم .هر چه یبشتر در این خصوص غور بیشتر داشته باشیم بهتر ما  را به نتیجه خواهد رساند و با داشتن مسأله تحقیق  گویی کسی هستیم که با داشتن آدرس دنبال خانه ی کسی می گردیم اما بدون داشتن مسأله تحقیق مانند کسی خواهیم بود که دنبال کسی بگردیم بی آنکه آدرسی از وی در دست داشته باشیم. در این صورت طبیعی است که وقت و انرژی زیادی را از دست خواهیم داد.

شاید این بیت جلال الدین مولوی مصداق  خوبی برای این سخن باشد که می گوید:

آب کم جو تشنگی آور به دست         

             تا بجوشد آبَت از بالا و پســـــت                                                       

   امروزه  ما در کشور با گسترش تحصیلات تکمیلی در دانشگاه­ها  روبه روییم و با انبوه زیادی  از تحقیقات وپژوهشها در قالب طرح­های پژوهشی و پایان نامه­ ها روبه روییم. واقعیت آن است که در دنیای پر سر و صدایی که قرار داریم کسانی خواهند توانست مخاطب پیدا کنند که صاحب صدایی متمایز از دیگران باشند و تحقیقاتی از گونه­ ی دیگر به ثمر برسانند. از این رو باید از تکرار مکررات و کارهایی که امروزه اصطلاحاً کپی پَیست یا پخته خواری خوانده می­ شود دوری کرد. جامعه نیز درست عکس العمل نشان خواهد داد و قدردانِ تلاش پژوهشگران نوخواه و جستجوگر خواهد بود. در کنار ارتقای کمّی پژوهشها به فکر ارتقای کیفیِ آنها نیز باشیم تا کارها و تلاشهایمان اثرگذار شوند. باید به نوشته هایمان اقتدار ببخشیم و کارهایمان را به بلاغت تحقیق آراسته کنیم. رشد و توسعه ی یک جامعه بستگی دارد به همین؛ یعنی جدیت و تلاش ما در این عرصه.